جدول جو
جدول جو

معنی شکم رو - جستجوی لغت در جدول جو

شکم رو
(شِ کَ رَ)
شکم روش. اسهال. (ناظم الاطباء) (آنندراج). رجوع به شکم روش و اسهال شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کم رو
تصویر کم رو
باشرم و حیا، مقابل پررو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکم روش
تصویر شکم روش
اسهال، دفع مدفوع به صورت شل و آبکی که منجر به کم شدن آب بدن می شود، تردّد، بیرون روه، هیضه، شکم روه، زحیر، رانش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکم روه
تصویر شکم روه
اسهال، دفع مدفوع به صورت شل و آبکی که منجر به کم شدن آب بدن می شود، هیضه، رانش، بیرون روه، تردّد، زحیر، شکم روش
فرهنگ فارسی عمید
(شِ کَ وَ)
شکم آور. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به شکم آور شود، پهناور. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(شِ کَ رَ وَ / رُ وِ)
شکم رو. شکم روش. اسهال. (یادداشت مؤلف). رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(شِ کَ رَ وِ)
شکم رو. اسهال. (ناظم الاطباء). پیچاک شکم. شکم روه. بیرون روه. اختلاف. تردد. اطلاق. (یادداشت مؤلف). اسهال. شکم رو. دفعمواد دفعی از روده به صورت مایع و مخلوط با ترشحات نسج پوششی روده به دفعات زیاد در شبانه روز. شکم روش اگر با خون آمیخته باشد آنرا اسهال خونی نامند و اگر با درد همراه باشد دل پیچه نامیده میشود. معمولاً در اسهال همه عوارض با هم دیده میشوند. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به شکم رو، اسهال و مترادفات دیگر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از شکم ور
تصویر شکم ور
شکم آور، پهناور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم رو
تصویر کم رو
با شرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکم روش
تصویر شکم روش
اسهال، بیرون روی، پیچاک شکم
فرهنگ لغت هوشیار
((~. رَ وِ))
دفع مواد دفعی از روده به صورت مایع و مخلوط با ترشحات نسج پوششی روده به دفعات زیاد در شبانه روز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکم روش
تصویر شکم روش
اسهال
فرهنگ واژه فارسی سره
اسهال، پیچش
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
بطنّ اذهب
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
Ventriloquist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
ventriloque
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
מְדַבֵּר מֵעָבַר לַקוֹל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
پیٹ سے بولنے والا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
পেটকথক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
นักพูดเสียงท้อง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
msemaji wa tumbo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
karagözcü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
腹話術師
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
ventrilokuis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
복화술사
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
पेट से बोलने वाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
buikspreker
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
ventrílocuo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
ventríloquo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
腹语者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
brzuchomówca
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
вентрилоквіст
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
Bauchredner
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
вентрилоквист
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
ventriloquo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی